گلبانگ دل

فرهنگی،هنری،ادبی،ویراستاری،چاپ کتاب،شعر،داستان،دکلمه

گلبانگ دل | شعر

غلامرضا رضائی اصل
گلبانگ دل فرهنگی،هنری،ادبی،ویراستاری،چاپ کتاب،شعر،داستان،دکلمه

شعری از آقای علی معصومی زاده

هر روز به گرد خانه ام پر میزد

بر پنجره و بر در و پیکر میزد

خورشید برای اینکه تنها نشوم

هر روز به تنهایی من سر میزد

علی معصومی زاده


موضوعات مرتبط: شعر
برچسب‌ها: شاعر , علی معصومی زاده , گلبانگ دل

تاريخ : شنبه پنجم مهر ۱۴۰۴ | 0:50 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از خانم شمیم عزیزی

مدیونم

به نگاه پسرم

پاگشا کرده

پاییز و دوست داشتن را

جور دیگری به روزها

و تنهایی

که نامی فراموش شده

لابلای زندگی ست .

شمیم عزیزی


موضوعات مرتبط: شعر
برچسب‌ها: شمیم عزیزی , گلبانگ دل , شاعر

تاريخ : پنجشنبه سوم مهر ۱۴۰۴ | 16:2 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از خانم آزاده عربان

باز هم پاییز و ما دلتنگ ها ...

باز دورم از تو تا فرسنگ ها ...

باز باران می زند بر شیشه ها ...

با صدایش میزند ، آهنگ ها ...

زرد و نارنجی و قرمز را ببین

هرکدامش ، یک نشان از رنگ ها

فصل باد و ریزشی از برگ ها ...

با قدمهایی به روی سنگ ها ...

وقت بیداری احساس زمان ...

فصل تنهایی و ما دلتنگ ها

شاعر : آزاده عربان


موضوعات مرتبط: شعر
برچسب‌ها: آزاده عربان , شاعر , گلبانگ دل

تاريخ : پنجشنبه سوم مهر ۱۴۰۴ | 15:50 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از آقای علی معصومی زاده

یک بغض بزرگ در گلویم بودی

یا حال خراب خلق و خویم بودی

ای کاش که در حمله ی پاییزی باد

دیوار بلند روبرویم بودی

علی معصومی زاده


موضوعات مرتبط: شعر
برچسب‌ها: علی معصومی زاده , شاعر , گلبانگ دل

تاريخ : پنجشنبه سوم مهر ۱۴۰۴ | 15:40 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از خانم بهناز محمدی (نازی)

پاییز نگاه تو چرا غم دارد ؟

چشمت شده بارانی و هی نم دارد

بعد از تو عزیز قصه ها دلسردم

عمریست دلم فقط تو را کم دارد

بهناز محمدی ( نازی )


موضوعات مرتبط: شعر
برچسب‌ها: بهناز محمدی , شاعر , گلبانگ دل

تاريخ : پنجشنبه سوم مهر ۱۴۰۴ | 15:32 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از رضا دلمن

"من اگر چتر بودم" در شعر رضا دلمن👇👇

من اگر چتر بودم
در حرارت شهریورت می سوختم

چون تحمل بارانت را ندارم

غلامرضا رضائی اصل(رضا دلمن)


موضوعات مرتبط: شعر
برچسب‌ها: غلامرضا رضائی اصل , رضا دلمن , شاعر

تاريخ : جمعه بیست و چهارم مرداد ۱۴۰۴ | 2:14 | نویسنده : روابط عمومی |

شعری از خانم فرشته حاجیان

(نام حسین(ع))

نام حسین‌(ع) در ماه دیدم
من صورت ارباب دیدم

نام حسین(ع) چون میدرخشید
من عکس ماه در آب دیدم

نام حسین (ع) درقلب و جانم
عکس حسین(ع) در قاب دیدم

من تشنهء روی حسینم(ع)
جای رقیه خواب دیدم

آبی درون دستهایم
لب تشنه ها بی تاب دیدم

روی زمین کربلا من
هر تشنه را سیراب دیدم

شاعر : فرشته حاجیان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فرشته حاجیان , شاعر خوزستان

تاريخ : یکشنبه پانزدهم تیر ۱۴۰۴ | 14:12 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فرشته حاجیان

((دو بیت))


این دو بیت رو من نوشتم تا بگم واسم عزیزی
تا بگم وقتی که نیستی اشک توی چشام میریزی

این دو بیت رو من نوشتم واسهء تو یادگاری
من میخوام اینو بدونم، تو بدونه من چه حالی؟

این دو بیت رو من نوشتم وقتی غم توی دلم بود
تو نبودی به کنارم، نبود تو مشکلم بود

این دو بیت رو من نوشتم تا بخونی غصه هامو
شاید از روی‌دوبیتم تو بفهمی گریه هامو

این دو بیت رو من نوشتم واسه تو عزیز جونم
قربون چشات برم من، من برای تو میخونم

این دو بیت رو من نوشتم تو نگیر ازمن بهونه
تا ابد کنارتم من این خطو اینم نشونه

شاعر : فرشته حاجیان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فرشته حاجیان , شاعر خوزستان

تاريخ : دوشنبه پنجم خرداد ۱۴۰۴ | 16:30 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فرشته حاجیان

((تبعید))

حرفهایت برایم نبود تأیید
به تو گفتم بمن نکن تأکید

زیر گوشم نشستی و گفتی
مرا فرست به ناکجا، تبعید

حرفت نداشت در دلم تأثیر
این دو بیت شد، برای من تفسیر

تنت مثال مخمل، لباست جیر
دلم گرفتار عشقت شدو درگیر

حرفهایت مرا برد در غل و زنجیر
سیرم از زمانه، که تو با من شدی درگیر

شاعر : فرشته حاجیان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فرشته حاجیان , شاعر خوزستان

تاريخ : دوشنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:16 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی


رخت می شوید دلم، با یاد یارانی که نیست

بشکنم از ریشه با آشوب ِطوفانی که نیست

شال می بافم برایت کنج ِ ایوان در بهار

منتظر هستم بیایی ،در زمستانی که نیست

مانده ام در انتظار از روز ِ رفتن تا کنون

چشم هایم خیره مانده بر خیابانی که نیست

خاطراتت نم به نم با عطر باران جان گرفت

شعر می خوانم به یادت زیر بارانی که نیست


#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:24 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

همیشه پرچم عشقت، فراز پنجره هاست


شکوفه های جوانت، جواز پنجره هاست


به پشت شورش باران ،نشسته شوق امید


صدای پای خیابان نیاز پنجره هاست


همیشه دیده به در ماند و خانه غرق سکوت


سکوت کوچه عیان تر ز راز پنجره هاست


نشسته زاغ سیاهی ، کنار تیرک برق


همیشه زوزه ی گرگان ، مجاز پنجره هاست


صدای نغمه سوسن به ده زبان فصیح


همیشه مظهر سرخ ات نماز پنجره هاست

#فاطمه_عظیمی
#کلاسیک


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:21 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی



نشد که بشنود دلم صدای های و هوی را

صدای جام ِ اشک را ، شکستن سبوی را


به زخم دل نمک زدم که سوز دل عیان شود

نداد اذن ِ ناله ای ، سکوت ،گفت و گوی را

شکست حرمت ِ سکوت از آستانه ی صدا
صدای اشک بود چون نشسته چشم و روی را

چقدر سرشکسته شد دل از شکستن ِ غرور
شکست تا که بغض ِ غم ، گرفت پنجه ،موی را

نمرد تا کفن شود به دست ِ مرگ نعش ِ غم
نمرد تا که بیش از این نریزد آبروی را

#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:19 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

خدا کند که بهاری دوباره سر برسد
به لطف ِ رقص ِ صبا عطر ِ بیشتر برسد

خدا کند برهد هر که خانه اش قفس است
کلید ِ صبح ِ رهایی به قفل ِ در برسد

دلی که زنده شود با سرود ِ وصل ِصبح
به شوق آن برود شب که تا سحر برسد

سکوت منتظر ِ اشک ِ شوق ِ فریاد است
خدا کند که صدایش به چشم ِ تر برسد

نشد شبی بشود خواب های خوش تعبیر
هنوز منتظرم ... تا شبی دگر برسد

به وقت آمدن تو،به رسم شوق و ادب
چنان ترانه بخوانم ،صدا به کر برسد

#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:15 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

از سوی من تواضع، انگار بیهوده بود
انگار این تواضع ، بسیار بیهوده بود

می رفت و من نگاهم بر جاده خیره می ماند
پک میزدم به سیگار، سیگار بیهوده بود

تا نیمه شب کلافه، با چای و قرص اعصاب
تا صبح اشک ِ چشم بیدار بیهوده بود

با رفتنت گذشتی، از مرز اعتمادم
هشدار داده بودم ، هشدار، بیهوده بود

گفتی دلت به من نیست، مغرور بی مروت
انکار کردم این را، انکار بیهوده بود

وقتی که رفتی چشمم خیلی گلایه می کرد
اما گلایه هایش ، این بار بیهوده بود

#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:12 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

کمی بساز تو با من

کمی بساز تو بامن و بی قراربیا
ببین نشسته ام عمری در انتظار بیا


بدون تو شب و روزم جنون ِ ادواریست
بچرخ سمت ِ جنونم به این دیار بیا

کنار برکه نشستن قرار ِ ما بوده
تو ای قرار ِ دل ِ من‌ سر قرار بیا

غبار جاده به چشمم اثر نخواهد کرد
به دیده منت و پا بر دلم گذار بیا

تو آسمان امید منی در این وادی
به شور زار تن تشنه ام ببار بیا

و یا کنار من و دل بمان نرو جائی
و یا که دست کم آخر یکی دو بار بیا


#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:9 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

تا کی به تو پیغام رساند دل من
با غیر بمانی و نداند دل من

زنجیر شده پای دلم در غم تو
کاش از تو خودش را برهاند دل من

تنها غم عشق از رگش می ریزد
هربار که خود را بچلاند دل من

پرواز کنی به هر کجا در پی تو
پرواز کنان پر بتکاند دل من

شاعر که نبودم بسرایم غزلی
گاه از تو بجای من بخواند دل من

#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:6 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

جز تو من هرگز نبودم مبتلای هیچ کس
رفتی و دیگر نباشم دلربای هیچ کس

رفتنت این ویرانه را ویرانه کرده بعد تو
آخرش خیری ندیدم با دعای هیچ کس

بعد ِ تو در خانه ام بیگانه ای آواره ام
نیست اینجا غیر تو جایی برای هیچ کس

بال و پر دادی به من ( مادر)کنم پرواز حیف
مرغ دل هرگز نزد پر در هوای هیچ کس

در مرور خاطرات خویش گم کردم تو را
هر کجا گشتم ندیدم رد پای هیچ کس

حضرت دادار گفت ارزانی ات باشد بهشت
دل نبند اما به قول و ادعای هیچ کس

یک شبی از خواب غفلت کاش بیدارم کنی
تا نخوابم بعد از این با لای لای هیچ کس

#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:3 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی



لبخند ِ آشنایی بر قلب من نظر کرد
با غم شدم غریبه وقتی که دل سفر کرد

تاریخ بار دیگر از عشق قصه ها گفت
افسانه های او را باید دگر ز بر کرد

از دشت های حسرت پرواز رسم خوبیست

گر بال و پر شکسته ، باید ولی خطر کرد

از بیخ دل بریدن رسم ِ وفای دل نیست

از رسم ِ بیوفایان باید کمی حذر کرد..!

#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:0 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

اینجا هوا برای نفس کشیدن کم است
اینجا عجیب بغض تنم درد میکند

دیگر به بارش باران اینجا امید نیست
چون ابر خیال قلب ِ مرا سرد می کند

ای بادهای به تاراج رفته از غبار
از قاصدک خستۀ من نیز خبر هست ؟

بر دشت پر از لاله و گل های شقایق
آیا تو بگو بار دگر ، شوق سفر هست؟!

دل خسته و من خسته تر ای بازی تقدیر
این غائله انگار ،که سر انجام ، ندارد

تا قامت روئیای من سرو خمیده
دیگر رمقی دست و دل و پام ، ندارد

از چرخش ایام به مولا گله ای نیست
باشد گله ای هم، بخدا حوصله ای نیست
مابین من و او که سفر کرده از این شهر
نومید نباش ای دل من فاصله ای نیست

#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 15:56 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

به دست گرم تو گر سیب کال خواهم شد
برای دل به تو بستن حلال خواهم شد

ز شوق نم نم باران ،به فصل شور و امید
شبیه ِ حال و هوای شمال خواهم شد

به یمن آن گل سرخی که ریشه داده به خاک
ز شاخ و برگ خیالی، خیال خواهم شد

تویی که چشم ِ ترم را زدی به آتش ِ عشق
ز سوزِ عشق تو بی شک زلال خواهم شد

به قصد ِبا تو پریدن به روی خط وصال
برای هر که به جز تو محال خواهم شد

نوشته ام غزلی را به نام ِ نامی ِ عشق
برای این همه شاعر مثال خواهم شد

#فاطمه_عظیمی


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 15:52 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

گل به گلدان دلم دادم وگلدان نگرفت
اشک باریدم و گلدان ِ دلم جان نگرفت

روی چشمان ِ قشنگ ِ تو زدم پرچم ِ صلح
گر چه جنگ ِ من و چشمان ِ تو پایان نگرفت

عشق از قلب تو چیدم بزنم بوسه ولی
حیف لبهای من این لقمه به دندان نگرفت

من پریشانم و از حال ِ خودم بی خبرم
کس خبر از من ِ بیمار و پریشان نگرفت

#فاطمه_عظیمی



موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 15:49 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

مصاحبه ادبی با خانم فاطمه عظیمی

⚫️هنرمند گرامی لطفا خودتان را به صورت مختصر معرفی بفرمایید:

فاطمه عظیمی، اصالتا روستایی ام ، آذری زبان
تحصیلات زیر دیپلم، علاقه مند به شعر و ادبیات.
آثار چاپ شده:

چند کتاب مشترک اشعار فارسی و یک کتاب مستقل به زبان ترکی


⚫️از چه زمانی به سرودن شعر،علاقه مند شدید؟آثار شما بیشتر در چه موضوع هایی هست؟

از سال ۱۳۸۴

بیشتر عاشقانه هست موضوع اشعارم .


⚫️به نظر شما،یک بانوی شاعر،جهان پیرامونش را چگونه میبیند؟آیا طبیعت و انرژی ها،الهام بخش او در سرودن شعر هستند؟

تمام فصل ها ، رنگ ها ، طبیعت و اشعار دیگر شعرا الهام بخش هستند در سرودن شعر .



⚫️چه پیشنهادی برای شاعران جوان در زمینه ادبیات و سرودن شعر دارید؟

پیشنهای ندارم ، آرزوی موفقیت دارم برای تمام شاعران جوان.


موضوعات مرتبط: معرفی و بیوگرافی هنرمندان ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : جمعه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 17:15 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فاطمه عظیمی

مرغ دل بی تو ندارد پر پرواز بیا
من سرافکنده و تنها، تو سرافراز بیا

باز هم وسوسه ی معجزه ی عشق شدم
مثل ِ من در هوس ِ دیدن ِ اعجاز بیا

می رسد موسم غم تا که مرا پیر کند
تا نرفته است جوانی ِ طرب ساز بیا

سپری شد به بطالت شب و روز عمر ِ گران
تو فقط مونسی و همدم و همراز، بیا

نفسم بند نفس های تو شد در شب شعر
بی وجودت نکنم شعرِ خود آغاز بیا

ای مسیحا نفس از خاطره گاهی بگذر
می گذارم در ِ این خاطره را باز بیا




#فاطمه_عظیمی



موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فاطمه_عظیمی

تاريخ : جمعه دوازدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 16:54 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فرشته حاجیان

فدای امام حسین (ع)

بنالید عزیزان برای حسین (ع)
برسر بزنید در عزای حسین( ع)

حرف او این بود از برای نماز
ما بپا خیزیم در خفای حسین(ع)

نام او شاید اسم هر کس شد
نیست در دنیا چون وفای حسین(ع)

هر دو چشم ما پر ز خون باشد
پر زخون باشد کربلای حسین (ع)

کاش بودم من آن زمان پیشش
پا به پای او در رکاب حسین (ع)

شاعر : فرشته حاجیان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فرشته حاجیان , شاعر خوزستان

تاريخ : چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 0:53 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از فرشته حاجیان

(حضرت فاطمه (ص) )

بانوی خوبان عالم فاطمه (ص)
عشق تو درجسم و جانم فاطمه( ص)

پهلوی بشکسته ات دادم قسم
روز محشر بین تو حالم فاطمه(ص)

شاعر : فرشته حاجیان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: فرشته حاجیان , شاعر خوزستان

تاريخ : چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 0:50 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از ملیحه طاهریان

پروانه ی پر سوخته ی مغرورم

شهری که به باران بلا مشهورم

کوهم ولی زمانه تخریبم کرد

از جبر به بدبختی خود مسرورم

#ملیحه-طاهریان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: ملیحه طاهریان , شاعر

تاريخ : یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۴ | 0:51 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از ملیحه طاهریان

من به آن رفتن یکباره ات عادت دارم
با خودم قهرم و امابه تو غیرت دارم

نگران میشوم از آن همه صبرت به خدا
مثل بیمارو تو هر لحظه کسالت دارم

قافیه باخته ام بر سر لجباز ی ها
مثل چشمان تو بسیار صراحت دارم

آنقدر جای تو بالاست برایم که هنوز
حس کم بینی و احساس حقارت دارم

دم تو چون دم عیساست که جان می بخشد
جان ببخشای مرا گر که لیاقت دارم

شکوه کمتر بکن ای دل که شدی بازیچه
من ازاین وضع بهم ریخته نفرت دارم

#ملیحه طاهریان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: ملیحه طاهریان , شاعر

تاريخ : یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۴ | 0:38 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از ملیحه طاهریان

مادر برایم سمبل عشق و وفا بود
وقتی که در ذهنش پدر حکم خدا بود

زخم عمیق کهنه ای روی تنش داشت
هر شب میان سینه اش آتش به پا بود

شاعر نشد تا از غمش شعری بگوید
در چهره اش غم نامه ای در انزوا بود

مظلومیت، معنای تازه از تو دارد
مادر بمیرم ضجه هایت بیصدا بود
#ملیحه طاهریان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: ملیحه طاهریان , شاعر

تاريخ : یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۴ | 0:35 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از ملیحه طاهریان

غرش آسمان اگر روزی
بگدازد تمام خشمم را
با نگاهم شبی ببارانم‌
ابرهای درون چشمم را

شده بمبی میان حنجره ام
غصه هایی که بی صدا خوردم
ضامنش را اگر کسی بکشد
بشکندقلبم و دل آزردم

خسته از فصل های تکراری
خسته از هر خزان و نامردی
درد ما سردی زمستان بود
باز پاییزو باز هم زردی

واژگون شد دوباره لبخندم
مثل ماه ی که رو به پایان است
مثل چتری برای آنان که
اشک هاشان همیشه پنهان است

واژه هایم یکی یکی گمشد
من به دنبال شعر می‌گشتم
غزلم می‌دوید و در پی او
میدویدم چنان که در دشتم
#ملیحه -طاهریان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: ملیحه طاهریان , شاعر

تاريخ : یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۴ | 0:29 | نویسنده : هنگامه آقاسی |

شعری از ملیحه طاهریان

کاش زمین پس از خاموشی
دوباره روشن شود
این بار من پرنده ای کوچک باشم
که هرصبح از پنجره ی اتاقت عبور می کند
کاش ماهی قرمزی باشم
که قرارست صبح فروردین برایش لبخند بزنی
عزیزتر از جانم!
کاش زمین دوباره روشن شود
ومن کتاب هایی باشم که تو در تنهایی
باصدای بلند آن ها را میخوانی
می خواهم مرا بارها
باکلماتی تازه دوست بداری
پرنده/ ماهی/ کتاب
کاش زمین بارها روشن شود
#ملیحه -طاهریان


موضوعات مرتبط: ارسال آثار برای درج در گلبانگ دل ، شعر
برچسب‌ها: ملیحه طاهریان , شاعر

تاريخ : یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۴۰۴ | 0:23 | نویسنده : هنگامه آقاسی |
        مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By M a h S k i n:.